فرهنگ عاشورا، زمینه ساز فرهنگ انتظار است. انتظار ادامه عاشوراست و چشم به راه حسین دیگری نشستن در کربلایی به وسعت جهان. جهان امروز به مثابه کربلایی است که گرداگرد آن را فساد، دو رنگی، دروغ و میل به خوشگذرانی و اباحیگری فرا گرفته و مهدی موعود، حسین زمان ماست که در میان اندک یار باوفا در حصار فراموشی معنویت گرفتار آمده است.
اما این بار حقیقت پیروزی خون بر شمشیر به واقعیت پیوسته و مردی از سلاله آن حضرت بر فراز قله افتخار و پیروزی می ایستد و کفار خفاش صفت را از بین می برد و مهتری جهان را همچنان که خداوند در قرآن نوید داده است به مستضعفان عالم می سپارد.
پس انتظار، انتظار انتقام عاشوراست و یاران مهدی(عج) همه عاشورایی اند. کسانی می توانند در رکاب مهدی (ع) باشند و امام حق را یاری رسانند که در مکتب عاشورا آبدیده شده و معیار جنگ و صلح را از او آموخته باشند که حسین (ع) خود معیار سلم و حرب و تولی و تبرا است.
در پاره ای از روایات ، از عاشورا به روز ظهور حضرت مهدی (ع) تعبیر شده است. امام باقر (ع) می فرمایند: حضرت قائم (ع) روز شنبه که روز عاشورا است قیام می کند؛ روزی که امام حسین(ع) شهید شد.(2)و نیز می فرمایند: آیا می دانید که این روز –عاشورا-- همان روزی است که خداوند توبه آدم و حوا را پذیرفت؛ روزی است که خداوند دریا را برای بنی اسرائیل شکافت و فرعون و پیروانش را غرق کرد و موسی (ع) بر فرعون پیروز شد. روزی است که ابراهیم (ع) متولد شد. روزی است که خداوند توبه قوم یونس (ع) را پذیرفت؛ روز تولد حضرت عیسی(ع) و روزی است که حضرت قائم (ع) در آن روز قیام می کند.
امام باقر(ع) می فرماید: یکدیگر را در روز عاشورا این گونه تعزیت دهید: اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی من آل محمد (ع). خداوند اجر ما و شما را در مصیبت حسین (ع) بزرگ گرداند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که به همراه ولی اش، امام مهدی از آل محمد (ع) طلب خون آن حضرت کرده به خونخواهی او برخیزیم.
خود حضرت مهدی (ع) نیز در زنده نگه داشتن یاد عاشورا می کوشد. گواه آن، داستان علامه بحرالعلوم است که با آن کهولت سن و موقعیت علمی و اجتماعی ، در صف سینه زنان امام حسین(ع) با وضعیتی خاص ظاهر می شود. و وقتی از او می پرسند چرا چنین عزاداری می کنید؟ می فرماید: با رسیدن به دسته سوگواران چشمم به محبوب دلها ، امام عصر(ع) افتاد دیدم آن حضرت با سروپای برهنه در میان انبوه عزادارن درسوگ پدرش حسین (ع) با چشمانی اشکبار به سرو سینه می زند؛ به همین جهت ، قرار از کفم رفت و چنین به سوگواری پرداختم.(5)
این دو امام بزرگوار، ارتباط بسیار نزدیکی باهم دارند که به برخی از آنها اشاره می کنیم: مهدی(ع) فرزند حسین(ع) و خونخواه اوست. نخستین کلامش، یاد حسین(ع) است. شعار او، فریاد خونخواهی حسین(ع) است. در القاب ثارالله وطر الموطور و طریدالشرید هر دو شریکند. با فضیلت ترین اعمال شب ولادت حضرت مهدی(ع)، زیارت امام حسین(ع) است. امام حسین(ع) از مکه به کوفه رفت و حضرت مهدی(ع) نیز از مکه به کوفه خواهد رفت و مقر حکومت خود را در کوفه قرار خواهد داد و امام حسین(ع) در عصر ظهور حضرت مهدی(ع) نخستین کسی است که رجعت می کند.
هر دو امام در هدف مشترکند. امام باقر(ع) می فرماید: هنگامی که قائم قیام کند، هر آینه باطل از بین می رود و هدف امام حسین(ع) نیز در زیارت اربعین آمده است: خون خود را تقدیم تو کرد، تا انسان ها را از نادانی و گمراهی رهایی بخشد.
زمانۀ آن دو در انحراف فکری، فساد اجتماعی، رواج بی دینی و بدعت در سطح جهانی، مشابه یک دیگر است. یاران هر دو از معرفت، محبت و اطاعت نسبت به امام خود برخوردارند. هر دو سازش ناپذیرند. امام حسین(ع) در رد درخواست یزید با بیعت، با قاطعیت می گوید: مثلی لا یبایع مثله. حضرت مهدی نیز با هیچ کس سر سازش ندارد، امام باقر(ع) و صادق(ع) می فرمایند: لیس شانه الا السیف؛ او فقط شمشیر را می شناسد و یقتل اعداء الله حتی یرضی الله دشمنان خدا را می کشد تا خدا راضی گردد.