گاپ
ترکیه سرزمینی است که برای یهود و راهبرد توراتی – کابالائی آنها یعنی برپایی دولت اسرائیل بزرگ از اهمیت بسیاری بر خوردار است.چرا که : بخش هایی ازاین سرزمین ،خصوصا منطقه جنوب شرق آناتولی در قلمرو سرزمین ارض موعود و دولت اسرائیل بزرگ قرار دارد. انتقال یهودیان از اسپانیا به سرزمین های عثمانی آنهم بدون هیچ مقدمه ای به دستور سلطان عثمانی و توسط کشتی های امپراتوری امری مشکوک و بسیار قابل تامل است.
“هر جا که قدم بگذارید به شما تعلق خواهد داشت. مرزهایتان از بیابان نِگِب در جنوب تا لبنان در شمال، و از رود فرات در مشرق تا دریای مدیترانه در مغرب خواهد بود. هیچکس یارای مقاومت با شما را نخواهد داشت، چون خداوند، خدایتان همانطور که قول داده است هر جا که بروید ترس شما را در دل مردمی که با آنها روبرو میشوید، خواهد گذاشت.”عهد عتیق /کتاب تثنیه باب۱۱آیات ۲۴-۲۵
توسعه طلبی صهیونیست های کابالائیست این بار پس از فلسطین متوجه سرزمین هایی است که به زعم آنها ،حساس ترین و محوری ترین بخش از سرزمین های به اصطلاح نشان شده توراتی را تشکیل می دهد. منطقه جنوب شرق ترکیه، منطقه ای که دهها سال است که پروژه بزرگ توسعه اقتصادی موسوم به گاپ (پروژه جنوب شرقی آناتولی) در آن در حال اجراست؛هم اکنون به جولانگاه صهیونیست های یهودی و مسیحی  بدل گردیده است.
منطقه جنوب شرقی ترکیه بنا بر آموزه های توراتی بخشی از سرزمین های ارض موعود است که دارای اهمیت چندگانه برای یهود یان کابالائیست است.این منطقه ،هم به دلیل ایدئولوژیک ،هم به علت اهمیت ژئواستراتژیک و هم به جهت موقعیت ژئوپلیتیکی خود در برپایی اسرائیل بزرگ،از محوری ترین مناطق واقع در قلمرو ارض موعود به حساب می آید. این منطقه دارای منابع آبی بسیار غنی و اراضی و مراتع بسیار مناسب و مساعد برای کشاورزی ودامداری است و ظرفیت های معتنابهی را در راستای رشد و توسعه اقتصادی ،اجتماعی وفرهنگی داراست؛ طرفیت هایی که برای صهیونیست های کابالائیست  اهمیت بسیار زیادی دارد.
هرچند که گفته شده است که با اجرای این پروژه تغییرات بسیار بزرگی درزندگی مردم منطقه از نظر وضعیت اقتصادی و معیشتی به وجود خواهد آمد ؛واین پروژه، نقطه پایانی خواهد بود بر فقر وچالشهای سیاسی اجتماعی خشونت باری که سالیان سال است در این منطقه جریان دارد؛اما گویاحقیقت چیزدیگری است و دلایل و شواهد حاکی ازاقداماتی برنامه ریزی شده و هدف مند برای یهودی سازی این منطقه است .به تعبیری دیگر،این پروژه برنامه ای است در راستای محقق ساختن راهبرد اسرائیل بزرگ و انضمام این منطقه ژئو استراتژیک به گستره ارض موعود!
پروژه گاپ ،پروژه ای صهیونیستی.
این پروژه که از اواسط دهه هفتاد مراحل برنامه ریزی آن آغاز شد ،از اواخر دهه هشتاد وارد  پروسه اجرایی گردید. روند اجرای این پروژه از همان ابتد با مشکلات برنامه ریزی شده عدیده ای مواجه گردید. به عنوان مثال، عدم حمایت مالی بانک جهانی از پروژه گاپ،به دلیل فشار های اعمال شده ازجانب کشور های منطقه که علی الظاهر ناشی از نگرانی آنها نسبت به قرار داشتن سرچشمه های رود های دجله و فرات در این منطقه بود، به نوعی زمین سازی برای ورود رژیم صهیونیستی به بهانه سرمایه گذاری و انتقال تکنولوژی به این پروژه گردید. آن چه مسلم است این که رژیم صهیونیستی بر اساس نظر بعضی از یهودیان سرشناس ترکیه/مثل اسحق آلاتون یکی از صاحبان صنایع واز اعضای لوبی یهود در این کشور/  پیشاپیش مطالعات و اطلاعات جامعی در ارتباط با این پروژه و چگونگی موفقیت آن دراختیار داشته است! و به همین علت نیز آمادگی خود برای مشارکت در این پروژه و ورود به تمامی مسائل مربوط به گاپ را،در ملاقاتی که در سال ۱۹۹۳ بین هیئت ۲۰ نفره بازدید کننده خود از گاپ واطاق بازرگانی غازی آنتپ صورت می گیرد، اعلام می دارد .
قرائن و شواهد حاکی از آنست که منطقه جنوب شرق ترکیه و پروژه  گاپ همچون شرایط منطقه ،بافت جمعیتی، مشکلات و چالش های قومی و فرهنگی موجود در آن به طور جدی از سوی صهیونیست ها مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است؛ واین امر بدون کمک و مساعدت عوامل داخلی صهیونیسم بین الملل در ترکیه نمی توانست امکان پذیر باشد! نبایدفراموش کرد که در بر اندازی امپراتوری عثمانی و تاسیس و بنیان گذاری جمهوری جدید ترکیه نقش یهودیان صهیونیست بسیار پررنگ بود.
 موقعیت گاپ در گستره سرزمینی ترکیه باتوجه به موقعیت عراق و سوریه
موقعیت گاپ در گستره سرزمینی ترکیه باتوجه به موقعیت عراق و سوریه
و این نفوذ و تاثیرگذاری بر تصمیم گیری های دولت های ترکیه از آغازین سالهای مهاجرت برنامه ریزی شده یهودیان سفاردی به سرزمین های عثمانی ادامه داشته و دارد! با این حال چرانباید این احتمال قریب به یقین مطرح شود که پروژه گاپ یک پروژه کاملا صهیونیستی و بخشی از تلاش های آنها برای برپایی اسرائیل بزرگ است!؟ در این رابطه این سخنان پروفسور دکتر رمضان دمیر، یکی از صاحب نظران ترک جای تامل بسیار دارد :
“آنچه که امروز در رسانه ها مطرح است این است که تا به امروز هیچ یک از گروها اعم از ملی گرا ویا اسلامی امکان ابراز وجود نداشته اند،حتی وحتی پروژه جنوب شرق آناتولی (گاپ) نیزکه در اصل و با احتمال بسیار زیاد با حمایت  “امپراتوری جهانیِ مالی و اقتصادیِ یهود ” و از جانب کانون ها ی قدرت غربی برای اسرائیل به اجرا در آمده است، محصول طرحی است که در راستای  تحقق دولت  اسرائیل بزرگ  و ارض موعود، به عنوان باور آرمانی یهود قدم به قدم به پیش برده میشود…”(۱)
“همچنین گفته می شود که از سه هزار خانواده ای که در حال حاضر ترکیه را اداره می کنند “یهودیان دونمه(ظاهرا مسلمانِ یهودی الاصل) ساباتئیست ” هستند که در صورت صحت آن بسیار نگران کننده است…تمامی موسسات و سازمان های دولتی توسط این گروه اداره می شود…”(۲).
بدین ترتیب این احتمال بیش از پیش تقویت می شود که پروژه گاپ پروژه ای کاملا صهیونیستی است؛ ودر یک هماهنگی کامل بین یهودیان سفاردی داخل ترکیه و رژیم صهیونیستی به عنوان کار گذار صهیونیسم بین الملل که هویتی کاملا قومی و ایدئولوژیک دارد در دست اجراست. استان هایی که پروژه گاپ در آنها در حال اجراست
استان هایی که پروژه گاپ در آنها در حال اجراست
اقدامات رژیم صهیونیستی در منطقه جنوب شرق ترکیه 
اقدامات تامل برانگیز رژیم صهیونیستی در منطقه گاپ، چنان گسترده و همجانبه است که توجه رسانه های ارتباطی و افکار عمومی ترکیه وجهان را به طور جدی به خود  معطوف داشته است.واکنش و سخنان مقامات صهیونیستی از سال ۱۹۹۴،یعنی سال آغاز فعالیت های رسمی این رژیم در پروژه گاپ،ورود شرکت های ریز و درشت اسرائیلی به پروژه، باز گردانیدن مهاجران کرد و ترک یهودی الاصل به منطقه،خرید و اجاره مستقیم ویا با واسطه اراضی گسترده در منطقه و ورود همپیمانان مسیحی صهیونیست آن به منطقه همه و همه ،حکایت از هدف گذاری جدی منطقه جنوب شرق آناتولی از سوی صهیونیست های کابالائیست ،در راستای استراتژی بزرگ آنان ،یعنی اسرائیل بزرگ است.
دلایل اهمیت ژئو استراتژیک و ژئوپلیتیک منطقه گاپ
گاپ دربرگیرنده اراضی وسیع و گسترده واقع در بین دو رود دجله و فرات است که، مراکز هیدروالکتریک سد ها،تاسیسات مواصلاتی، همه گونه زیر ساخت ها ی لازم،مربوط به کشاورزی ،توریسم ،صنایع، و تاسیسات مربوط به توریسم و پروژه های بسیار دیگراست. هفت گروه پروژه ای بزرگ در این منطقه فعالند.در گاپ ۲۲ سد و ۱۹ سانترال هیدروالکتریک در قالب ۱۳ پروژه در دست اجراست. این پروژه ،پروژه ی بسیار عظمی است که در مساحتی بالغ بر ۷۵٫۰۰۰ کیلومترمربع در حال اجراست. با ایجاد تاسیسات آبیاری در این منطق ۱٫۸۰۰٫۰۰۰هکتار از اراضی منطقه تحت آبیاری قرار خواهد گرفت.
این درحالی است که عموما کمبود آب در منطقه خاور میانه مشکلی بسیار جدی است ودر این میان رژیم صهیونیستی از نقطه نظرنیازهای آبی به شدت در مضیقه است
اصولا ” در خاور میانه مشکلی به نام مشکل آب وجود دارد. شاید هم بتوان گفت که در ارتباط با آب مشکلاتی اقتصادی و استراتژیک وجود دارد…
در سال ۱۹۸۶،برای اولین بار احتمال بروز جنگ بر سر مسئله آب در منطقه خاور میانه از طرف مرکز بین المللی بررسی های استراتژی سازمان سیا مطرح گردید. این موسسه که دفتر مرکزی آن در واشنگتن است بد ون هیچ مقدمه ای گزارشی در ارتباط با مسئله آب درخاورمیانه منشر کرد. در این گزارش ، مسائلی همچون ،افزایش بیابان های خشک،کاهش روند جریان آب های رودخانه ها و وپیش ارزش واهمیت آب نسبت به  نفت  ،به عنوان نتایج گزارش درج گریده بود.ضمنا یک پیش گویی نیز صورت پذیرفته بود:”…جنگ ها ی آینده درخاور میانه در ارتباط با تقسیم آب سه رود بزرگ نیل ، اردن و فرات رخ خواهد داد”(۳).
میزان آب مصرفی مقرر شده  برای هر نفر در سرزمین های اشغالی، هر روز کمتر می شود. لیبی و سعودی نیز منابع زیرزمین آب خود را مورد بهره برداری قرار داده اند. سوریه وعراق نیز در ارتباط با آینده بسیار نگران هستند. ترکیه و ایران نیز کمی بیش از آب مورد نیاز خود را دارا هستند.قیمت آب رفته رفته همانند نفت اهمیت می یابد. افزایش رقابت بین همسایگان در ارتباط با آب روز به روز آنها را به سمت وسوی رویارویی های نظامی احتمالی سوق می دهد. بعضی از دولت های منطقه قدرت انحصاری کردن منابع آب با بهره گیری از سد ها و بکار گیری تاسیسات آبی را دارا می باشند.
هم اکنون اسرائیل از آبهای رودخانه های شریعه غربی،نهر اردن ویرموک کمال بهره برداری رامی نماید.گفته می شود که کشور کلیدی آغاز گر بحران در منطقه خاور میانه اسرائیل است.در حال حاضر بخش بزرگی از آب موردنیاز اسرائیل از منابع آبی دریاچه طبریه تامین می شود. آبشخور آب دریاچه طبریه نیز رود لیتانی است که از لبنان جریان داشته و کنترل آن درخارج ازاسرائیل قرادرد.درهنگامه اشغال جنوب لبنان این مشکل برطرف شده بود. در نقشه سرزمین های اشغالی ارائه شده در کنفرانس صلح ورسای در سال ۱۹۱۹ توسط صهیونیست ها ،نهر لیتانی  نیز در آن گنجانیده شده بود؛واسرائیل درحمله سال ۱۹۸۲ به لبنان در صدد بود تا نهر لیتانی را ضمیمه سرزمینهای اشغالی نماید.(۴)
کاسته شدن سطح آب دریاچه طبریه ،به عنوان مهمترین منبع آب رژیم صهیونیستی نگرانی های جدی ای را موجب گردیده است .رافائل ایتان ،رئیس شاخه نظامی موساد در دهه ۶۰ موسوم به LAKAM ،و رئیس ستاد ارتش اسرائیل در سال های ۱۹۷۸-۱۹۸۳ و عامل کشتار صبرا و شتیلا که در سال ۱۹۶۸به عنوان  مشهورترین جاسوس اسرائیل درراس لاکام قرار داشت،به عنوان وزیر کشاورزی در ده نود  هشدا رمی دهد که: هیچگاه تاکنون حجم آب دریاچه طبریه تا به این قدرکاسته نشده بود.منابع ذخیر آب اسرائیل با خطر روبروست(۵).او همچنین اعلام داشته بود که کمبود منابع آب اسرائیل را تهدید میکند(۶)
این امر نشانگر آن است که اسرائیل به خاطر آب هیچ گریریزی از جنگ ندارد. چنان که نخست وزیر اسرائیل اسحاق رابین نیز اعلام داشته بود. امیدوارم که مسلئه آب نیازبه راه حل نظامی نداشته باشد(۷)
یکی ازمهم ترین علل اشغال مناطق شریعه غربی و جنو ب لبنان از جانب رژیم صهیونیستی نیز وجود منابع غنی آب دراین مناطق بوده است. تپه ها جولان مناطقی بارانی و پر آب است. اسرائیل نمی تواند از این مناطق چشم پوشی کند.از طرف دیگر اسرائیل بخشی از دریاچه طبریه راکه متعلق به سوریه رانیز به اشغال خود درآورده است،و آب تمام دریاچه را به خود اختصاص داده است.چرا که مشروب نمودن آب دریا اقدامی بسیار پر هزینه است.این امر تورم را نیز دراسرائیل دامن می زند…
بر اساس بر آورد وزارت کشاورزی رژیم صهیونیستی،جمعیت سرزمین های اشغالی در سال ۲۰۲۰ با ضریب رشد ۴۲% به هشت ونیم میلیون بالغ خواهد گردید. به تبع افزایش جمعیت شهری نیاز به مسکن نیز پدید خواهد آمدو برای تامین آن حد اقل ۱۸% از اراضی کشاورزی از دست خواهد رفت. علاوه براگر در نظر گرفته شود که بیش از نصف میزان آب مورد نیاز برای مصارف کشاورزی که درحال حاضر بالغ بر ۷۰۰ میلیون مترمکعب است نیز در آینده قابل تامین نخواهد بود ،رژیم صهیونیستی در آینده از نقطه نظر محصولات کشاورزی نیز در مضیقه  شدیدی قرا خواهد گرفت. کارشناسان اعلام می دارند که در سال ۲۰۲۰ به نسبت افزایش جمعیت ،میزان نیاز به محصولات کشاورزی نیزاحتمالا افزایش خواهد یافت؛لذا این کشور که در حال حاضر صادرکننده محصولا کشاروزی است با درنظر گرفتن ۳۶۰ هزار هکتار اراضی کشاورزی و منابع آبی ناکافی،در آینده قادر به تولیدات کافی در این زمینه نخواهد بود.
دراین که رژیم صهیونیستی به عنوان کار گزار صهیونیسم بین الملل در صدد محقق ساختن راهبرد دولت بزرگ اسرائیل به وسعت از نیل تافرات است،هیج تردیدی  وجود ندارد.شاید امروز رژیم صهیونیستی بتواند با تکنولوژی نظامی و قابلیت های خود بسیاری از اهداف مربوط به این راهبرد بزرگ را محقق سازد ،اما نمی تواند آنچه را که به دست آورده است را به علت کنی  نیروی نطامی و جمعیت خود در طولانی مدت حفظ کند؛حال برای محقق ساختن این امر تنها کاری که باید انجام دهد افزایش نیروی نظامی خود است؛برای توسعه نیروی نظامی خود لاجرم باید جمعیت خود را افزایش دهد . بر اساس برآوردهای انجام گرفته در این رابطه حداقل جمعیت لازم برای اینکار دست یازی به جمعیتی ۲۰ میلیونی است؛در صورت وجود چنین جمعیتی نیز  تامین نیازهای غذایی آنان در وسعت فعلی سرزمین های اشغالی ممکن و مقدور نخواهد بود؛بدین ترتیب جای طرح این سوال است که این نیاز ها از کجا تامین خواهدشد؟ تنها جای مناسب برای این امر در منطقه نیز گاپ است؛برای اینکار نیز ابتدا باید زیر ساخت ها را آماده ساخت. یعنی باید در گاپ صاحب زمین شود ،در آن نیازهای لازم خود را فراهم خواهد ساخت و سایه آن به جمعیت مورد نیاز خود دست خواهد یافت(۸).
به همین دلیل نیز منطقه گاپ، در این رابطه گزینه ای راهبردی به حساب آمده، وتلاش می شود تا راهبرد دولت اسرائیل بزرگ نه درسرزمین های بیابانی وخشک ،که با پروژه های” آب صلح”(۹)، در سرزمین های سرسبز و حاصل خیزتحقق یابد. از نقطه نظر رهبران اسرائیل نیز محور بحران آب در منطقه خاور میانه  اسرائیل است. رافائل ایتان وزیر کشاورزی اسرائیل در این رابطه گفته بود که : موضوع آب در منطقه هم چون بمب ساعتی است(۱۰)
حال با توجه به این موارد و مشکل فزاینده آب در منطقه خاورمیانه ، قطعا آب فراوان موجود در منطقه گاب، میتواند ازدلایل راهبردی تلاش های اسرائیل برای مسلط شدن بر این منطقه به حساب آید؛ تادر فرایند این سیطره امکانات لازم برای رشد جمعیتی وتامین موادغذایی مورد نیاز جمعیت چند ده میلیونی آتی یهودی را برای دست یازی به اهداف توسعه طلبانه خود در رابطه با ارض موعود ومحقق ساختن دولت اسرائیل بزرگ فراهم آید.
زِوی اِلپلی(۱۱)نیز در سال ۱۹۹۵ به عنوان سفیر رژیم صیونیستی این نیاز را مورد اشاره قرار داده و اعلام داشته بود: در ترکیه هم آب فراوان است و هم خاک (مستعد برای کشاورزی)؛ در حالی که ما(رژیم صهیونیستی) فاقد هردوی آنها هستیم
